تماشا رایگان Mon

دانلود رايگان فيلم |دانلود رايگان سريال | مشاهده فيلم | مشاهده سريال

دانلود قسمت پنجم فصل دوم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

۲۲ بازديد

دانلود قسمت پنجم فصل دوم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

راکل با بی سیم به افسران زنگ زد تا هوشیار باشند زیرا ممکن است قاتل در داخل ساختمان باشد. بعد از چند لحظه، پشت در منتهی به اتاق فرشته حرکت کرد. یکی از افسران پلیس به آنها گفت که قاتل قصد داشت وارد اتاق شود، اما معلوم شد که فقط بچه ای است که عروسک خرگوش را حمل می کند. عروسک یک دوربین داشت و سرجیو می‌توانست آنچه را که داخل اتاق می‌گذرد ببیند. دید که واقعاً تله است و از نزدیکی بیمارستان خارج شد.

دانلود قسمت سوم فصل دوم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

۲۷ بازديد

دانلود قسمت سوم فصل دوم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

سرجیو ریو را به سمت میزش راهنمایی کرد و کابل‌های آشفته‌ای را دید که در انتظارش بود. ریو پرسید که چه کسی این کار را انجام داده است و سرجیو به او گفت که شرکتی تنظیم را برای او ترتیب داده است، اما ریو او را باور نکرد. سرجیو اعتراف کرد که خودش آن را با استفاده از آموزش های اینترنت راه اندازی کرده است. این دو نفر تنظیمات را تکمیل کردند و ریو سرجیو را در مورد نحوه استفاده از تجهیزات راهنمایی کرد.

دانلود قسمت دوم فصل دوم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

۱۴ بازديد

دانلود قسمت دوم فصل دوم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

به نظر می رسید که او وانمود می کند که معده ناراحت است. او در سطل آشغال مجاور به دنبال روزنامه گشت و تکه کوچکی را سوزاند. سالوا وقتش را گرفت و باعث شد آلبرتو برود او را بررسی کند. او موفق شد آلبرتو را گول بزند که یک زباله دانی برداشت و به موقع به ماشینش برگشت.

دانلود قسمت اول فصل دوم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

۲۳ بازديد

دانلود قسمت اول فصل دوم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

سالوا یک دفترچه یادداشت داخل محفظه دستکش ماشین راکل پیدا کرد. این شامل یادداشتی از جولیا، معلم پائولا بود. او به راکل گفت که می‌خواهد با او ملاقات کند زیرا شوهرش او را برای قهوه دعوت می‌کرد و او نمی‌دانست چگونه با آن کنار بیاید. سوارز و راکل از خانه خارج شدند تا نفسی تازه کنند. سالوا دفترچه را پس داد و از ماشین پیاده شد. او به راکل گفت که باید برود و فقط با اتوبوس به مادرید برمی گردد.

دانلود قسمت دهم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

۱۸ بازديد

دانلود قسمت دهم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

او به یکی از افسران دیگر می گوید که قرار است یک تماس شخصی برقرار کند تا آنها بتوانند ضبط را خاموش کنند. او با تلفن پروفسور تماس گرفت. فرشته صحبت آنها را شنید و رفت. راکل با او تماس گرفت و از او پرسید که آیا تصمیم دارد برای شام رستورانی داشته باشد. او به او گفت که یکی را پیدا نکرده است، اما دوست دارد فقط در کافه ملاقات کنیم. راکل با این تصمیم خوب بود و آنها به گفتگوی خود پایان دادند. آنجل برگشت و به او گفت که اطلاعات بیشتری در مورد رتروکسیل دارد.

دانلود قسمت هشتم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

۲۵ بازديد

دانلود قسمت هشتم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

دنور به شوخی پاسخ داد که به این دلیل است که درها را از داخل قفل می کنند. پروفسور توضیح داد که آنها وارد نمی شوند زیرا اسپانیا به آنها اجازه نمی دهد. او برای آنها مثالی ارائه کرد، گروهی از مردم که در پوئرتا دل سول اردو زده بودند. پلیس به این افراد آسیبی نزد، زیرا آنها از حمایت بقیه اسپانیا برخوردار بودند. توکیو به پروفسور شک داشت، اما او توضیح داد که آنها همیشه از حمایت مردم برخوردار خواهند بود.

دانلود قسمت هفتم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

۲۰ بازديد

دانلود قسمت هفتم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

توکیو به تماس پروفسور پاسخ داد و از او پرسید که می‌خواهد با برلین چه کار کند. او به او گفت که از عهده آن برخواهد آمد و هلسینکی را خواست. از او در مورد ایبیزا سوال کرد. او قبلاً 1000 یورو به هلسینکی داد تا ماشین را از بین ببرد، اما طبق گفته او عمل نکرد. هلسینکی 1000 یورو را نگه داشته و برای خانواده اش فرستاده بود. از طرف دیگر، او یک عکس جعلی به پروفسور داد تا اثبات کند که ماشین از بین رفته است.

دانلود قسمت پنجم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

۲۲ بازديد

دانلود قسمت پنجم سریال خانه کاغذی (سرقت پول) 2017 Money Heist

از این رو آنها باید کمک های اولیه را بیاموزند. او با کشیدن آنها بر روی ریو با استفاده از یک نشانگر، سرخرگ های اصلی را به آنها نشان داد. دنور با این ایده مخالفت کرد، اما مسکو به او گفت که فقط گوش کند. ریو در حالی که از جایش بلند شد و شروع به لباس پوشیدن کرد به کسی فرصت دیگری داد تا آدمک باشد.